اين كتاب در چهار فصل سامان يافت است. در فصل اول به "كليات" تبليغات بازرگاني پرداخته شده است. آشنايي با تاريخ پيدايش و تحول تبليغات بازرگاني و جنبههاي مختلف آن كمك ميكند تا از ابعاد و زواياي قانون مطلوب غفلت نشود. تعريف حقوق تبليغات بازرگاني و ارتباط آن با اخلاق حرفهاي، ارزشها، احكام ديني و سپس منابع تدوين اين نظام حقوقي مباحث بعدي اين فصل هستند. فصل دوم به يافتن اصول و مباني "تبليغات بازرگاني در حقوق ايران" اختصاص دارد و به همين منظور قوانين و مقررات مربوط در دو مقطع زماني جداگانه (پيش و پس از پيروزي انقلاب اسلامي) بررسي گرديده است. تبليغات بازرگاني در صدا و سيما نيز هميشه تابع مقررات خاص خود بوده و از اينرو جداگانه مطرح شده است. حقوق ارتباط در برنامهي چهارم توسعه نيز آخرين گفتار اين فصل است. در سومين فصل، اصول و مباني "تبليغات بازرگاني در فقه و معارف اسلامي" عرضه گرديده است. اصول كلي، آزادي تبليغات بازرگاني و محدوديتها، مصرف و اندازهي آن، قواعد محتوايي و بالاخره مسئوليت ناشي از تبليغات بازرگاني، عناوين گفتارهاي پنجگانهي اين فصل هستند. فصل پاياني نيز اصول و مباني "تبليغات بازرگاني در جهان معاصر" نام دارد. اين فصل تلاشي است براي تبيين جايگاه اين رشته در تقسيمبنديهاي علم حقوق و ارتباط آن با حقوق بينالملل. آزادي تبليغات بازرگاني و حمايت از حقوق مخاطبان، دو اصلي هستند كه به موازات يكديگر پايهي قوانين بينالمللي در اين زمينهاند. با بررسي اين دو اصل، نقشي كه به اخلاق حرفهاي و خودتنظيمي در اين زمينه سپرده شده نيز توضيح داده ميشود. در نهايت خواننده با تجربهي قانونگذاري پنج كشور (ايالات متحدهي آمريكا، انگلستان، جمهوري چك، ارمنستان، و مالزي) در حوزهي تبليغات تجاري آشنا ميگردد.