كتاب حاضر ترجمهاي است كه بر اساس شصت و چهارمين چاپ متن فرانسوي آن صورت گرفته است. آندره ژيد فرانسوي در اين كتاب در قالب داستان به طرح و نقد انديشهاي فلسفي ميپردازد. وي معتقد است كه: انسان در اين جهان همواره در حالتي بين ترس و اميد به سر ميبرد. از طرفي روح او در عين سرگرداني به كشف رازهاي جهان عشق ميورزد و لازمهي اين كشف و شهود، كار و تلاش مداوم است و از طرف ديگر سرانجام اين همه كوشش، مرگ است. هرچه وسايل رفاه زندگي بيشتر ميشود، حرص بشر نيز افزايش مييابد. "پرومته"، تجسمي افسانهاي از موجودي غير انساني است كه هرگاه سرگرم جهان و تعلقات جهانيان ميشود، دچار غرور و خودبيني ميگردد. عقاب كه شايد تعبير و تجسمي از نفس خودكامهي آدمي است در آن هنگام كه پروتمه به كار آدميان ميپردازد از غم بيآلتي افسرده و نزار است. اما پرومته كه شيفتهي شهرت و تعين است جگر يا شيرهي جهان خويش را بدو ميخوراند. عقاب هر روز حريصتر ميگردد، همواره زيبا ميشود و تن و توش ميگيرد و حال آن كه پرومته هر روز تاب و توان خويش را از دست ميدهد، اين ناداني و ناتواني تا آنجا ادامه مييابد كه پرومته از سرنوشت انسانهايي كه عنان زندگي را به دست نفس خودكامه يا به تعبير نويسنده، عقاب خويش دادهاند عبرت ميگيرد و بار ديگر عقاب خود را به دست نابودي ميسپارد. "داموكلس" و "كوكلس"، دو شخصيت ديگر داستان، نيز مردمي آزادهاند كه از قيد تعلقات و تعنيات سري فارغ دارند. اما حادثهاي كوچك كه (بيهيچ مزد و دليل) ساخته و پرداختهي دست "زئوس" (خداي مهربان) است آنها را دچار تعين و تشخص ميكند و در نتيجه امن و فراغ از آنان سلب ميگردد و دچار سرنوشتي مشئوم و محنتبار ميشوند. شخصيتهاي خيالي يا افسانهاي ديگري كه نامشان در كتاب به ميان ميآيد جز همان انسانهاي آزادهاي نميتوانند باشند كه خود را به قيد تعلقات زندگي مقيد ميكنند. شرنگ حيات مادي را به كام ميريزند و سرانجام كشش و كوشش بيحاصل زندگي آنها را از پاي درميآورد.