کتاب حاضر، رماني از «لوران گوده» است که جايزة کنکور فرانسه را در سال 2004 از آن اين داستاننويس کرده است. «گوده» جملهها را ساده و کوتاه انتخاب ميکند؛ خواننده را با جملههاي بلند و پيچيده به سرگيجه نمياندازد و نفوذ کلامش از خلال جملههاي ساده و واژههاي مناسب چنان است که خواننده بياختيار آنچه را او خواسته بيان کند، با همة وجودش ميگويد، آدم سوزش آن را روي پوستش حس ميکند و نيز خون و جوشان مردمان آن سرزمين را در رگهايش. مردماني ساده، رک و راست و بيشائبه که مثل زمينهاشان در عين بيحاصلي و آب هواشان در عين داغي و سوزندگي، مهماننواز و گشادهرويند. گوده در کتابي کوتاه، سرگذشت چند نسل از دودماني را تعريف ميکند که بس مصيبها ديده و رنجها کشيدند، در عين شرارت و تندخويي، شرافتمند، زحمتکش و يار و ياور هم بودند. گوده ميتوانست تاريخچة زندگي اين خانواده را در چندين جلد بنويسد، اما او شيفتة ايجاز است. به بيان آنچه مهم و ضروري است، بسنده ميکند و از ذکر جزييات ميپرهيزد.