"مايكل بري" در سال 2000 ميلادي متن كامل هفتپيكر نظامي را از فارسي به فرانسه برگرداند كه همراه با شرح و تفسير او بر اين اثر توسط نشر گاليمار در پاريس منتشر شد. كتاب حاضر، برگردان شرح و تفسير مايكل بري بر هفتپيكر است. وي يادآور ميشود كه نظامي داستانسرايي بوده كه نقاشان بيش از هركس ديگري كتابهايش را به تصوير درميآورند. نوشتههاي نظامي در واقع كليد اساسي فهم "مينياتور ايراني" را در اختيار ما مينهند.... نظامي به تمامي به تمدن رمز تعلق داشت. در اين تمدن، هر اثر ادبي مهم ناظر به آموزشي معنوي بود و تعبيري از معناي جهان از رهگذر تصوير، تشبيه و تمثيل، عبارات يا اشارات، به دست ميداد... نظامي تعبير فردوسي را تمام ميكرد و داستانهاي شاهنامه را به تمامي در دنياي عرفاني، كه در آن سخن پيشين تمدنآور امپرتوري جهاني ساساني با مهر اسلام تضمين ميشد، مينشاند.. بسياري از مضمونهايي كه نظامي سروده در ويتانووا و در كمديالهي دانته نيز يافت ميشوند... همچنين ريشههاي مشترك شگفتآوري ميان شعر نظامي و شكسپير وجود دارد. نويسنده با اين رويكرد ابتدا زندگي و آثار نظامي را بررسي ميكند؛ سپس موضوع حماسهي بهرام گور در هفتپيكر ا مطرح ميسازد و جنبههاي مختلف اين اثر را تفسير ميكند و براي مثال ميگويد: "خورنق، كاخ اسطورهاي هفتپيكر بهرام گور، در چشم ما در سه سطح زيباشناسي تخيلي پديدار ميشود: كاخ تاريخي پالمير، كاخ تيموري بهزاد نقاش، و كاخ يمني نظامي". مبحث بعدي كتاب، "نظامي، شهرزاد و هزار و يك شب" نام دارد. نويسنده در اين بخش خاطرنشان ميكند كه نظامي، روايتي از هزار و يك شب را ميشناخت، آن را به منزلهي مادهي خام به كار گرفته و مفهوم و معناي عرفاني به آن داده است. وي در بخش ديگر، با طرح اسطورهها، ريشههاي اعتقادي كهن و جنبههاي عرفاني هفتپيكر، نمادهاي "هفت" را در اين اثر بررسي ميكند و هفت معشوق بهرام را هفت شاهدخت آسماني معرفي مينمايد. وي براي نمونه تصريح ميكند: "هنگامي كه بهرام هفتهي آموزشي خود را با رفتن از گنبدي به گنبد ديگر ميگذراند، از لحاظ معنوي از هفت آسماني بالا ميرود كه با هفت گنبد زير نظر هفت شاهدخت همخواني دارد". مبحث پاياني كتاب نيز شرح هفت افسانهي هفتپيكر است.