مجموعهی حاضر مشتمل است بر هفت فيلمنامه که "گذر از ظلمات" يکی از آنهاست. اين فيلمنامه، حکايتی است از معلم، مدرسه، ماجرايي شيرين و عاشقانه، فاجعهای تلخ، پيرمرد و پيرزنی عاشقپيشه، مستخدمی عارف و وارسته، معلمی گرفتار در چنبرهی فقر، کار در معدن زغال سنگ، عبور از ظلمات معدن و ظلمات ذهن، و تحول و تعرف و رسيدن به شناختی تازه از انسان و مسائل انسانی. در يکی ديگر از فيلمنامهها تحت عنوان "باغ آدم"، داستان پيرمردی بازگو میشود که باغبان پارک است و پسرش را در بحبوحهی انقلاب از دست داده و به پريشانی گرفتار آمده است. او را از باغ و گل بيرون میکشند و به کار گل و کثافت و لجن واميدارند و او در ميان مردم ساده و فرودست جامعه، خود را در "باغ آدم" میيابد. عناوين ديگر فيلمنامهها بدين قرار است: "اسماعيل در قربانگاه"، "تشنگی"، "دست هزار بلوچ"، فصل خون"، و "طلوع در کوچهی قهر و آشتی".