جلد سوم از مجموعهي "نامههاي سيمين دانشور و جلال آل احمد"، شامل نامههاي دانشور و آل احمد به يكديگر در چند سفر مختلف در نيمهي نخست دههي چهل (1344-1341) است. هر بخش از نامهها به يك سفر كوتاه مربوط ميشود. در اين دوره در هر سال يك سفر صورت گرفته است كه از اين ميان سه سفر سهم آل احمد و يك سفر سهم دانشور است. اين نامهها دقيقا در همان سالهايي نوشته شدهاند كه حكومت وقت، با انقلاب سفيد، اصلاحات ارضي، حق راي زنان و غيره به سرعت در حال نوسازي كشور بود و نيروهاي مخالف نيز درصدد بودند از هر طريق مشروعيت حاكميت را سلب كنند. واكنش آل احمد و دانشور به اين تحولات كه از جمله شامل وقايع مربوط به پانزده خرداد سال 1342 نيز ميشود، مضمون محوري نامهها را در حوزهي عمومي شكل ميدهد. البته ميان ديدگاه آل احمد و دانشور تفاوتهايي نيز ديده ميشود. آل احمد يكسره در صدد نفي و انكار حاكميت است و هيچ نقطهي روشني در اين تحولات و نوسازيها نميبيند، اما از شيوهي بيان دانشور و پاسخهاي آل احمد به او ميتوان استنباط كرد كه او با واقعبيني بيشتري به اين مسائل مينگرد و گويا به تاثيرهاي مثبت آنها نيز توجه دارد. آرامش، تعادل و روحيهي اميدوار دانشور در اين بخش از نامهها در كنار بيقراري، نوسان و تلخكامي آل احمد جلوههاي متفاوتي از شخصيت اين دو نويسنده را مينماياند. مقايسهي اين بخش از نامهها با نامههاي پيشين نشان ميدهد كه در زندگي خصوصي اين دو نويسنده نيز تغييراتي روي داده است؛ عشق پرشور و بيقرار دورهي قبل اكنون جاي خود را به دلبستگي و پيوندي عاطفي داده است.