اين كتاب به بررسي صفبندي نيروهاي سياسي ايران امروز و ذكر ادلهي وجودي نيروهاي جريان سوم در آيندهي سياسي ايران اختصاص يافته است. در پايان نيز، راه سوم در ايران و غرب با ذكر تاريخچه و تبارشناسي آن ارزيابي گرديده است. به تصريح نگارنده: "نيروهاي سياسي كه بر عدم تعهد خود به دو يا چند قطب قدرت، اصرار دارند و راه اعتدال و ميانهروي سياسي را برگزيدهاند، جريان سوم نام گرفتهاند". وي در ادامه ميافزايد: "با رجوع به شواهد و قراين ميتوان گفت: به ظن قريب به يقين در آينده صحنهي رقابت سياسي ايران، شاهد حضور جريانهاي مستقل كه از آنها "جريان سوم" ياد شده، خواهد بود. بسط مردمسالاري طي سالهاي آتي اوضاع سياسي را به سمتي پيش خواهد برد كه محدود ساختن انتخاب مردم به تنها دو گزينه، غيرممكن خواهد بود. بنابراين تلاش هر كدام از جناحهاي سياسي عمده براي محدود ساختن رقابت بين خود و جناح مقابل در سالهاي نه چندان دور به سهولت ممكن نخواهد بود و گرايش به سمت جريانهاي ديگر فزوني خواهد گرفت. نكتهي مهم ديگر آن كه جريان سوم در آينده پرداخته و گستردهتر از آن خواهد بود كه محدود به چند گروه يا حزب مشخص باشد، بلكه اين جريان فراگير به تدريج از پايين هرم قدرت شكل گرفته و وارد رقابتهاي سياسي خواهد شد. در اين خصوص ميتوان نتيجهگيري كرد كه سه گروه مبلغ جريان سوم هر يك به نوعي بخش كوچكي از طيف بزرگ جريان سوم را دربرميگيرد و منعكسكنندهي تمام ديدگاههاي اين جريان نيستند".