در اين كتاب، مقوله سرنوشت و قضا و قدر از ديدگاه علم و فلسفه بررسي شده است .نگارنده در اين كتاب بر آن است نشان دهد" :قضا و قدر با جبرگري پيوندي ندارد و هرگز نبايد جبريگري را معلول، اعتقاد به قضا و قدر دانست بلكه طراح و سازنده سرنوشت، خود انسان و جامعه است و بس و هرگز در زندگي، عاملي جز انسان و اراده و خواست او وجود ندارد كه مسير زندگي او را تعيين كند .عناوين فصلهاي دهگانه كتاب عبارتاند از :عقدهاي به نام سرنوشت ;قضا و قدر در منابع اسلامي ;سرنوشت :سنن آفرينش ;سرنوشت :تشريح احكام ;اندازهگيري حادثه و قطعيت آن ;مشيت ازلي ;علم ازلي خداوند ;دو نوع سرنوشت ;دعا و سرنوشت ;بلايا دستاويزي در دست افراد ناآگاه .