اين كتاب، به شيوهي داستاني، دربرگيرندهي خاطراتي است از "ابوعليسينا" كه از زبان "ابوعبيد جوزجاني" يكي از شاگردان وي بازگو شده است. گفتني است، ابن سينا، دانشمند، فيلسوف، طبيب، رياضيدان، و منجم ايراني در اواخر قرن چهارم و اوايل قرن پنجم هجري است. وي در شرق به عنوان فيلسوف و در غرب به عنوان طبيب شهرت داشته است. فلسفهي او، فلسفهي مشائي متاثر از فلسفهي نوافلاطوني و دين اسلام است. وي كوشيده، فلسفه را با دين اسلام توفيق دهد. او، اولين كسي است در اسلام كه كتب جامع و منظمي در فلسفه نوشته و كتاب شفاي او در حكم يك دايرهالمعارف فلسفي است. از ساير آثار فلسفي او ميتوان نجات، اشارات، دانشنامهي علائي، قراضهي طبعيات، مبدا و معاد، و داستان حي ابن يقظان را نام برد. افزون بر اين، او، اولين دانشمندي است در ايران كه پس از اسلام دربارهي تعليم و تربيت اظهار نظر كرده است. نظريات تربيتي وي در سه كتاب از تاليفات عربي او آمده است. وي پنج اصل را به خصوص در تعليم و تربيت مهم ميداند: ايمان، اخلاق خوب، تندرستي، سواد، و هنر و پيشه.