در فصل نخست كتاب علاوه بر مفهوم جرم به منزلهي انحرا ف و خلاف، و خشونت و حيلهگري، كاركردهاي اجتماعي مفهوم جرم تشريح گرديده است. در فصل دوم گذشتهي تاريخي و سير تفكر دربارهي جرم از دوران گذشته تا پايان قرن نوزدهم بررسي شده است. در فصل سوم اصول رايج جرمشناسي قرن بيستم ذكر گرديده در فصل چهارم نظريهاي در مورد بزهكاري عرضه شده كه طي آن انتخاب عقلايي فرد مجرم بررسي شده در فصل پنجم علل ارتكاب به جرم بزهكار به رغم مجازاتهاي گذشته بررسي گرديده است كه از جملهي آنهاست شيوهي زندگي خاص بزهكار، در فصل ششم زندگي اجتماعي، طبقات مختلف اجتماع و محيطي كه جوانان و مجرمين طبق عادت در آن قرار دارند ذكر شده در فصل هفتم به دليل قرار گرفتن بزهكاران در جامعه پرداخت شده. در فصل هشتم راهكارهاي استفاده شده توسط بزهديدگان به منظور حمايت و حفاظت از خود و مقاومت در برابر مجرمان بازگو شده و در فصل نهم و دهم شيوههاي متعدد كنترل نهايي اجتماعي كه توسط جامعه مدني و اولياي امور به منظور مقابله با جرم به اجرا درميآيند بيان شده و كاركردهاي چندجانبه اينگونه كنترلهاي اجتماعي، تاثيرات احتمالي به كار بردن شيوههاي مذكور، نقاط ضعف و قوت آنان مطرح گرديده ودر نهايت گزارشهاي گردآوري شده در مورد توزيع بزهكاري و آرايش نيروهاي اجرايي و نيز نقاط ضعف كنترلهاي اجتماعي تشريح شده است.