كتاب حاضر در پنج فصل، اين مباحث را شامل ميشود: ماهيت و حقيقت انديشه، حوزه و بستر انديشه، عوامل رشد انديشه، عوامل ركود انديشه و عوامل انحراف و لغزش انديشه. به تصريح نگارنده: "تفكر و انديشه اهميت خاصي در اسلام دارد و مسلمانان، موظف هستند در حد توان خود، از انديشيدن غفلت نورزند. تفكر و انديشه قلمرو خاصي ندارد و آفاق و انفس و جميع مسايل اسلامي را اعم از اصول و فروع، شامل ميشود. از بديهيترين لوازم و ابزارهاي انديشه و تفكر، ايجاد فضا و محيطي سالم و آزاد براي عرضهي تفكر است تا كسي كه در اين فضاي انساني و مدني، تنفس ميكند. بتواند آرام و بيالتهاب حرفش را بزند و از درون تخليه گردد. در حالت تحديد و سركوبي انديشه، نه تنها جامعه از نور آن فايده نميبرد، بلكه در پستو نگه داشتن آن انديشه باعث ميشود تا خود انديشه رنگ تاريكي بگيرد و از دريچههاي غير متعارف، اين تاريكي به جامعه رسوخ كند و كل جامعه را تاريك گرداند كه نتيجهاش همان استبدادزدگي و عدم امنيت و آزادي است. البته فراهم ساختن لوازم و فضاي لازم و مناسب براي انديشه بدان معنا نيست كه انسان انديشمند، انديشهي خود را در معرض دامهايي مرئي و نامرئي كه او را از مسير درست منحرف ميسازد، قرار دهد. بلكه بايد ضمن شناسايي عوامل رشد، ركود و انحراف انديشه، انديشهي خود را بر اساس بايدها و نبايدها رشد دهد و از نيروي انديشهي قويتري برخوردار شود".