نوشتار حاضر، پاياننامهي پژوهشي نگارنده است كه براي اخذ درجهي كارشناسي ارشد از دانشكدهي الهيات و معارف اسلامي از دانشگاه امام صادق (ع) تأليف گرديده و در هفتمين دورهي انتخاب پاياننامهي سال دانشجويي و خرداد سال 1381 به منزلهي پاياننامهي برگزيده در مقطع كارشناسي ارشد، معرفي گرديده است. مباحث كتاب، عبارت است از: تعارض علم و دين و پيشينهي آن، جايگاه بحث از تعارض علم و دين در ميان معارف بشري، گونههاي مختلف تعارض ميان علم و دين، و تقرير و نقد راه حلهاي تعارض علم و دين. به تصريح نگارنده: "براي تبيين رابطهي علم و دين، با بيان نكاتي در جستوجوي نظريهاي هستيم كه بتواند واقعيت رابطهي علم و دين را در حال حاضر و گذشتهي آن توجيه كند و راه حل جامعتري براي رفع مشكل تعارض علم و دين ارائه دهد. 1- معرفتهاي گوناگون بر اساس موضوع، روش، غايت و مبادي خاص از هم جدا ميشود. معرفت علمي معرفتي مبتني بر حواس است و ابتنا بر محسوسات دارد. موضوع فلسفه، مباحث عقلي تجربهناپذير حسي و مورد نياز و پرستش بشر است و روش آن، تعقل، تفكر و استدلال است و غايتش تحري به حقيقت است. معرفت ديني، معرفتي است كه هركس دين دارد، از اين رو ابتناي آن بر دين است. غايت معرفت ديني، هدايت و سعادت دنيوي و اخروي انسانهاست. 2- جدا بودن معرفتها به معناي درستي يك معرفت خاص و غلط بودن ديگران نيست. به طور مثال، حوزهي مسائل مربوط به مبدا و معاد و اوصاف الهي و حوزهي اخلاق، به طور كلي در قلمرو انحصاري دين است و علم در اين قلمرو، حق دخالت ندارد. بنابراين بين علم و دين در خصوص اين قلمروهاي اختصاصي، تعارضي محقق نميشود. 3- قبول يك تحول در معرفت ديني نيازمند انواع و اقسام تحولات و شرايط زيستي، اجتماعي، رواني در فرد و جامعه است و تحول عمدهي يك ديدگاه دين، مستلزم تحولات عظيم در روح و روان و محيط و اطلاعات و آگاهيهاي ذهني است يعني بايد منظومهي عظيمي از علل فراهم آيد تا عقيدهاي تغيير يابد. علم تنها به مدد استدلال نميتواند عقيدهاي را كه انسان به آن خو گرفته، به زانو درآورد. در تحولات معرفت ديني، شرايط پيچيدهتر است زيرا علم با استدلال و منطق و عقل سروكار دارد، اما مسائل ديني با عواطف و احساسات نيز همراه است. به علاوه تغيير مسائلي كه جنبهي تقدس دارد، بسيار پيچيدهتر و سختتر است. 4- نفس وقوع تعارض هم براي علم و هم براي دين، امر مباركي است و از نظر تاريخي براي هردو اثرات خوبي داشته و تاريخ فرهنگ بشري از آن بهرهها برده است. مبارزه و تحديطلبي علم در مقابل دين و دفاع محكم و سرسخت دين، باعث تولد مسايل معرفتي بسياري گرديده است.