سومين جلد از كتاب "تاريخ و تمدن مغرب" به بررسي تاريخ حكومتهيا مرينيان، وطاسيان، بنيزيان (عبدالوداديان)، شرفامي سعدي، اشراف (سادات) علوي در شمال آفريقا اختصاص دارد. روابط كشورهايي چون تونس و الجزاير با غرب اروپا و با تركان عثماني، لشكركشي اروپاييان به مغرب و تجارت برده از ديگر مباحث كتاب به شمار ميرود. نويسنده در فصل اول به احيا و اوجگيري اسلامگرايي به مثابهي يك قدرت سياسي پيشبرنده در غرب جهان اسلام اشاره دارد و نقش تشكيلات تصوف و مرزبانان (مرابطان) صوفي در يكپارچه شدن ملت مغرب را تعيين كننده ميداند. اين وحدت در مقابل پيشروي مسيحيت در خاك اندلس شكل گرفته بود. وطاسيان شاخهاي از مرينيان بودند كه رهبري اين جنبش را برعهده داشتند. در فصل دوم كه به دولت "وطاسيان" اختصاص دارد، افزايش تهاجمات اسپانياييها و پرتغاليها به سواحل مغرب و مقابلهي مجاهدان مسلمان با آنها مورد بحث قرار گرفته است. نويسنده در ادامه به حوادث مغرب ميانه در پايان سدهي پانزدهم ميلادي همچون تجاوز اسپانياييها به سواحل اين كشور ميپردازد. بررسي دولت شرفاي سعدي و قدرتگيري منصور ذهبي، مهاجرت اندلسيان رانده شده از اسپانيا به مغرب و ظهور تحسين زوايهنشينان مجاهد از ديگر مطالب كتاب است. فصلهاي پاياني دربردارندهي مباحثي چون لشكركشي فرانسه و اسپانيا به مغرب، آشوب بربرها، اشغال الجزاير از سوي فرانسويها، اوضاع الجزاير و تونس در عصر تركان عثماني و حمله فرانسويان به قسطنطنيه است. در پايان پيوستي دربارهي تاريخ ليبي آمده و در آن تاريخ اين سرزمين از سدهي سوم هجري/ نهم ميلادي تا اشغال آن توسط ايتالياييها به اختصار بررسي ميشود. گاهشمار هر دولت براساس تاريخ و ترتيب به قدرت رسيدن حكام آنها نيز در ابتداي هر فصل آمده است.