در كتاب حاضر كه در قالب داستان نوشته شده است زن و شوهري به نامهاي "مري جين" و "دان" به شغل خود عشق ميورزند؛ آنها پس از مدتي نقل مكان نمودند و در يكي از بزرگترين مؤسسات امور مالي سياتل مشغول به كار شدند. دوازده ماه پس از نقل مكان "دان" به دليل يك ناهنجاري ژنتيكي به نام "آموزيم" جان سپرد. مري جين همسر دان از آن پس به دليل شهرت بسياري كه كسب كرده بود، سرپرستي بخشي از شركت را به عهده ميگيرد. سي كارمند كه مسئوليت آنها با مري جين بود اشتياقي به كار نشان نميدادند و كاملا خسته به نظر ميرسيدند و اغلب روز، كاري كوتاه با درآمد كمي داشتند. مري جين اين كاركنان را به چند گروه تقسيم ميكند و با توجه به دستورالعملها و برنامههاي جديد در محيط كار آنها دگرگوني اساسي ايجاد ميكند و ....