نگارنده در نخستين شمارگان از اين مجموعه، به منظور معرفي يكي از فيلسوفان (جان استوارت ميل) با اشاره به دو اصل "فايدهگرايي" و "رسالهي آزادي" اين فيلسوف، تصريح ميكند: "حرف ميل در فايدهگرايي اين بود كه اصل فايده، اصل نهايي اخلاق است و اعمالي درست هستند كه ميتوانند بيشترين لذت (يا شادكامي) خالص را يا كمترين درد (يا تلخكامي) را كما و كيفا و با به حساب آوردن همهي افرادي كه از آن اعمال، تاثير ميپذيرند، به بار آوردند. در رسالهي آزادي، نگراني ميل از استبداد اكثريت است. او سخت دلش ميخواهد حوزهي آزادي فردي را گسترش دهد، طوري كه به نظر ميآيد براي افراد، اين حق را قائل ميشود كه به شيوههايي عمل كنند كه احتمالا بيشترين لذت خالص را براي همه به بار نميآورند. به نظر عدهي زيادي چنين آمده كه گويي دو نويسندهي متفاوت، فايدهگرايي و رسالهي آزادي را نوشتهاند و ميل در اين دو اثر مشهور خودش، خودش را نقض ميكند". سپس نگارنده در ارزيابي نهايي فلسفهي "ميل" ميگويد: "سياستهايي كه ميل در ذهن دارد و به نظرش سياستهاي درسي هستند كه ميتوانند جامعهاي بهتر به بار آورند، همان سياستهايي هستند كه عموما فردگرايان از آنها دفاع ميكنند، اما ميل از اين سياستها فقط به خاطر خودشان، دفاع نميكند، چنان كه فردگرايان ميكنند بلكه اين سياستها را صرفا راهي براي رسيدن به خير جمع ميداند. براي همين است كه ميتوان بيآن كه گرفته تناقض شد، ميل را جزو جمعگرايان به حساب آورد.