در كتاب حاضر، نخست، به ضرورت، مباني، اهداف، و اركان نقد در جمهوري اسلامي و مباحث مرتبط ديگر از جمله اصولگرايي خلاق و انتقادي و بايستههاي آن پس از استقرار اشاره شده و سپس تلاش شده با استفاده از روششناسي رئاليسم، لايههاي زيرين و جوهري انقلاب اسلامي تبيين گردد. در ادامه، بر پايهي نگاهي خاص به حقوق شهروندي، فرايندهاي جامعه از جمله فرايند تفكيك و فرايند انسجام و قطع نظر از حقوق سه گانهي متعارف و شناختهشدهي فرهنگي (يعني حق دسترسي به كالاهاي فرهنگي، حق معنوي ثبت اختراعات و ابداعات و حق تعلق به خرده فرهنگها) به حقي در سطح عام اشاره شده است. همچنين، در بخش بعدي با عنوان "امكان جامعهشناسي ديني" به مباحث نرمافزارانهي علمي و ضرورت بازنگري در ماهيتشناسي علم و نسبت آن با فرهنگ و جامعه متوجه گرديده است. نيز، ضمن اشاره به جهاني شدن حقيقي و مباني، ملزومات، و دلالتهاي آن، جهاني شدن مصطلح و مباني و اجزاي آن و انطباقش با جهاني شدن حقيقي و با جهان كنوني بررسي شده است. و در پايان، سعي شده با استفاده از نگاه كلان فلسفي و تاريخي و برداشتهاي فرهنگي، برخي مسائل روز سياسي تحليل گردد.