نويسنده در اين كتاب با تاكيد بر اين كه "رويدادها ساخته و پرداختهي ذهن و زبان انسانهايند و نه زمان" به يك بازي ذهني بر اين اساس دست ميزند. اين بازي ذهني در قالب يك مناظرهي تخيلي تلويزيوني با شركت "ناپلئون بناپارت" و يكي از مخالفان سرخستش، "شاتو بريان" نويسنده و شاعر رمانتيك فرانسوي شكل ميگيرد و نيز جواني امروزي كه آن دوران را تنها در كتابهاي تاريخ خوانده است تا در كنار كوهي از مقالات و تفاسير، دربارهي انقلاب فرانسه و نقش بناپارت، جنبههاي متفاوتتري نمايانده شود.