مجموعهي حاضر در 16 بخش دربرگيرندهي اعترافاتي از جانب كودكان در دادگاه اطفال در خصوص طردشدگي از طرف خانواده، بيتفاوتي، مورد تجاوز و سوء استفاده قرار گرفتن و نظاير آن. به تصريح نگارنده: "به راستي اين گفتهها داستان پريان افسانهاي نيست. با اين همه همانگونه كه در افسانهها هم ميبينيم، سخن از كودكاني است كه به وسيلهي پدر و مادر طرد ميشوند، كودكاني كه براي زنده ماندن ناچارند گليم خود را به هرترتيب از آب بيرون بكشند، كودكاني كه ولگردند و تلاش ميكنند آدمي را پيدا كنند و از او ياري بخواهند. و پريان نيكوكار كنوني همين مددكاران اجتماعي مشتاقاند. اما بدجنسها و شرورهاي اين افسانههاي تازه، همان پدران خوبي هستند كه خسته و از پا درآمدهاند يا از مسئوليتهاي پدري خود گريزانند. همان مادران خوبند كه فرسوده و ناتوانند يا دربارهي دورهي جديد زندگي خود، بسيار نگرانند. مردان و زناني كه همواره در جست و جوي خوشبختياند و براي رسيدن به آن، گاهي در فدا كردن فرزندشان درنگ نميكنند".