اين رمان دربارهي مهاجرت "ايرانا" به فرانسه و نوستالژي حاصل از اين مهاجرت است. نگارنده در جاي جاي داستان به مقايسهي شخصيت "ايرانا" با "اوليس" در حماسهي "اوديسه" دست زده، با اين تفاوت كه "اوليس" در سرزمين "كاليپسو" واقعا زندگي شيرين و شادي داشت و با اين حال، بين آن زندگي شيرين در غربت و بازگشت پر خطر به وطن، بازگشت را انتخاب كرد. در حالي كه "ايرانا"، زندگي فلاكتبار را در مهاجرت، تجربه ميكرد.