كتاب در آغاز مروري است بر زندگي و آثار "اوژن يونسكو" ـ نمايشنامهنويس رومانيايي. سپس متن گفتوگوي "داوود رشيدي" و "پري صابري" با وي به همراه نمايش كرگدن درج گرديده است. در بخش دوم نيز گفت و گو با "اوژن يونسكو" در تالار مولوي و متن نمايش "لجن" به قلم وي فراهم آمده است. گفتني است در نمايش "كرگدن" كه طرح آن ساده، خطي و بيپيرايه است يك منطقدان به نام "برانژه" و دوستش "ژان" در ميدان يكي از شهرهاي كوچك هستند كه جنب و جوش در اين ميدان با نعرهي يك كرگدن به هم ميريزد و در تحليل اين پيشامد، هركس نظري ميدهد. سپس بين "ژان" و "برانژه" جر و بحثي بر سر يك موضوع كوچك درميگيرد كه منجر به جدايي آنها از يكديگر ميشود (پردهي اول). در دومين صحنه، "برانژه" ناتوان و نگران، شاهد مسخ "ژان" ميشود و در صحنهي آخر، بحثي فلسفي دربارهي لزوم يا عدم مقاومت در مقابل بيداد اين بيماري واگير درميگيرد همه به جز "برانژه" تسليم بيماري كرگدني ميشوند. به گفتهي نويسنده، اين نمايشنامه حكايتي است اخلاقي: حكايت نبرد ناخواسته و احتمالا ناتوان ولي غير قابل پيشگيري فرد بر ضد نازيسم.