نگارنده در آغاز تعريفي از تربيت و تاريخ آن به دست ميدهد. سپس مشخصات فرهنگ ايران باستان، آموزش و پرورش اين دوره و معايب روش آموزش و پرورش ايران باستان را بازگو ميكند. همچنين وضعيت آموزش و پرورش را از زمان اسلام تا حملهي مغول، در عصر صفويه، بعد از صفويه تا زمان قاجار، در زمان قاجار، از حكومت ملي تا نظام نوين آموزش و نظام جديد آموزش و پرورش از سال 51 - 50 تا انقلاب فرهنگي بررسي مينمايد. به تصريح نگارنده: "هدفها و اصول نظام جديد آموزش و پرورش ايران، ناظر بر دنياي جديد و نيازمنديهاي تازهي آن ميباشد. زيرا هرچه علوم و فنون، توسعهي بيشتر حاصل ميكند، به موازات آن تعليمات فني و حرفهاي روز به روز گسترش مييابد و تخصص، رواج بيشتري مييابد. تعليمات تخصصي در رشد سريع و شايان توجه علوم و فنون، خصوصا در مورد تربيت كاركنان متخصص حد وسط و تكنسينها كه اقتصاد كشور در اين مرحلهي تكامل به آن نياز دارد".